شیر نر

ساخت وبلاگ

 

image 

 

شير ورفقاش نشسته بودن گپ میزدن  بين صحبتاشون اقا شيره يه نگا به ساعتش ميندازه و ميگه اوه اوه ساعت ١٢ شد من بايد برم خونه خانم خونه منتظرمه ، گاو پوزخندي ميزنه و ميگه: زن ذليلو نگا .ادعاتم ميشه سلطان جنگلي؟

شير لبخند تلخي ميزنه و ميگه: تو خونه يه 'شير' منتظر منه نه يه 'گاوي ' مثل تو!

+ نوشته شده در  پنجشنبه سوم اسفند ۱۳۹۱ساعت 12:41  توسط محمد مهدی شادبهر  | 
زیانکاران کربلا 4...
ما را در سایت زیانکاران کربلا 4 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shark1356 بازدید : 39 تاريخ : يکشنبه 7 آبان 1396 ساعت: 17:36